مشقی که هیچ استادی خطش نزد، در کمال نقصان، تقدیم به ساحت عصمت مطلق الهی:

مرهون پاکی تو تمامی یاس‌ها
خورده گره به دامن تو التماس‌ها

دنیا کجا و وصله‌ی پبراهنت کجا؟
بیجاست در مقام تو بعضی قیاس‌ها

ما ماه را به یاد رُخت آآآآه می‌کشیم
بیهوده نیست ریشه‌ی بعضی جناس‌ها

از سفره‌ی تهیّ تو خوردند اهل شهر
حیف از وجود ناز تو و ناسپاس ها
—————-
یک شب فسرد شعله‌ی شمعت میان اشک
وقتی که رفت سوی خلافت حواس‌ها…

اللّهم صلّ علی الصّدیقه الشّهیده والعن ظالمیها…

پـ . نـ : دهه‌ی فاطمیه در راه است/ دل من غافل و ناآگاه است…