اگر یک روز که می‌خواهیم در راه بازگشت از محل کار مثل هر روز از خیابان اصلی به فرعی بپیچیم، مثل همیشه مسجد را رد کنیم و بعد در انتهای چند کوچه‌ی پایین‌تر به خانه برسیم، ناگهان متوجه شویم که ورودی اولین فرعی با زنجیر بسته شده، یک دکه‌ی نگهبانی گذاشته‌اند و برای ورود به کوچه بلیط می‌فروشند و تازه وقتی وارد می‌شویم ببینیم در کمرکش کوچه، روی دیوار یکی از خانه‌ها شیشه کشیده‌اند و از اطراف، آن را نورپردازی کرده‌اند و جلوی آن زنجیر طلایی یا طناب مخملی سرخ کشیده‌اند تا کسی به آن نزدیک نشود، شاید تازه متوجه شویم که دیوار نوشته روی آن آنقدر مهم است که باید به شکلی حفظ، و برای نسل آینده از آن نگهداری شود، یا متوجه شویم بر دیوار دیگری از کوچه، تصویری از چهره‌های انقلابی یا حتی ضدانقلابی(!) نقش بسته که می‌تواند سندی پرارزش برای ثبت تاریخ انقلابمان باشد.

بسیارند دیوار نوشته‌هایی که توسط مردم نوشته شده است تا با افتخار نشان دهند که این خانه، خانه‌ی یک شهید است یا به همه‌ی دنیا بفهمانند که در جنگ پایداری خواهند کرد، یا یکدیگر را به رفتن به جبهه و تبعیت از امر امام دعوت کنند و یا تصویر و جملات امام و شهیدان را نصب‌العین هر روز رهگذران قرار دهند…و ما این همه گرافیتی با عظمت و ریشه‌دار را به جای بازسازی، رنگ زده‌ایم و پر از لوزی‌ها و مربع‌های زرد و آبی کرده‌ایم.
شاید اگر برخی صاحبخانه‌ها مردانگی نکرده بودند و پای شعار و شابلون روی دیوارشان نایستاده بودند، امروز همین چند دیوارنوشته هم باقی نمانده بود.

درباره‌ی این دیوارها می‌شد و البته هنوز هم می‌شود چند کار کرد. اول شناسایی و ضبط نمونه، دوم پژوهش میدانی و تدوین تاریخ شفاهی هر دیوار. مثلا اینکه این دیوار را چه کسی، چه هنگامی و در چه شرایطی خلق کرده؟ چه کارکردهایی در محلّه داشته؟ چه خاطراتی از این دیوار و خالقش موجود است؟ خالق اثر کجاست و چه می‌کند و… سوم دسته‌بندی و برنامه‌ریزی برای ترمیم و تکنیک‌های احیا، چهارم ترمیم آن‌هایی که ممکن است و پنجم انتقال دیوارهایی که دارای ویژگی‌های برتری نسبت به سایرین هستند به موزه. بدیهی است برخی از دیوارها هم که از ویژگی‌های بسیار کمتری برخوردارند در این برنامه نخواهند گنجید و البته زحمت بسیاری از این دیوارها را مدیران زیباسازی شهری کشیده‌اند تا برای نسل‌های آینده مشکل احیاء و انتقال پیش نیاید!

دیوارها اگر گلی و آجری هم باشند، سنگ صبور اتفاقات گذشته‌اند و با نگاهی به آنها می‌توان چهره‌ها و خاطرات تلخ و شیرین فراوانی را به یاد آورد.
دیوارها صبورند و حافظه بلندمدتشان قابل اعتماد است. به جز چهره‌ی یک نفر که مردم یک شبه آن را از دیوارها زدودند، دیوارها تمام این امانت‌ها را به خوبی نگاه داشته‌اند .
به هر حال دیوارها خود به خود اصراری برسانسور اطلاعاتشان ندارند، چرا که می‌دانند گذشت زمان بر قبح چهره‌ی بدکاران و عزت سیمای نیکان خواهد افزود و این خود یکی از سنت‌های سراسر عبرت تاریخ است .

وَ لِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقَ الْکافِرِینَ/ال عمران۱۴۱